اثر صافی پایین گذر بر شاخص ساختاری بی هنجاری های مغناطیسی
Authors
Abstract:
شاخص ساختاریکه با نوع منبع و آهنگ کاهش میدان با فاصله از منبع ارتباط دارد، در دو فن تفسیر واهمامیخت اویلر و واهمامیخت اویلر بسطیافته نقش مهمی ایفا میکند.این کمیت در فن تفسیر واهمامیخت اویلر، کمیتی معلوم به حساب میآید.در این فن با استفاده از شاخص ساختاری مفروض، عمق و مکان توده مورد محاسبه قرار میگیرد در حالی که در فن واهمامیخت اویلر بسطیافته، شاخص ساختاری مورد محاسبه قرار میگیرد.نوفه در یک مجموعه داده میتواند سیگنالی را که واهمامیخت اویلر بسطیافته جستجو می کند، منحرف کند. بنابراین نوفه دقت در مکانیابی، تعیین عمق و شاخص ساختاری را کاهش میدهد.برای دادههای نوفهدار، معمولاً از یک صافی پایینگذر استفاده میکنند تا اثرات نوفه پیش از اعمال فنهای تفسیر از بین برود. در این مقاله اثری که کاربست صافی پایینگذر بر داده مغناطیسی و شاخص ساختاری تخمین زده شده دارد، مورد بررسی قرار میگیرد. برای این کار از یک صافی پایینگذر ساده به نام صافی باترورث استفاده میشود و شاخص ساختاری در دو موقعیت مکانی افقی متفاوت، یکی درست روی هدف و دیگری دور از هدف، بررسی میشود. دادههای مغناطیسی به کار رفته در اینجا داده پتانسیلی یک دوقطبی مغناطیسی با شاخص ساختاری 2 و پتانسیل خطی از دوقطبیها با شاخص ساختاری 1 میباشند. بهطور کلی داده مغناطیسی صافیشده به صورت عددی و نظری شاخص ساختاری را کاهش میدهد. طول موج قطع و مرتبه صافی باترورث بر روی شاخص ساختاری تخمین زده شده اثر میگذارند. کاربست صافی پایینگذر بر روی دادههای واقعی منطقه چاه مس طبس نشان میدهد که شاخص ساختاری کاهش مییابد.
similar resources
اثر صافی پایین گذر بر شاخص ساختاری یک بی هنجاری مغناطیسی
شاخص ساختاری(n) که با نوع منبع و نرخ کاهش میدان با فاصله از منبع ارتباط دارد(thompson,1982) در دو تکنیک تفسیر دی کانولوشن اویلر و دی کانولوشن اویلر بسط یافته نقشی مهم ایفا می کند. در تکنیک تفسیر دی کانولوشن اویلر ، شاخص ساختاری کمیتی معلوم به حساب می آید در این روش با استفاده از شاخص ساختاری مفروض ، عمق و مکان توده را مورد محاسبه قرار می دهیم. بنابراین اشتباه در انتخاب شاخص ساختاری باعث اشتباه ...
15 صفحه اولالگوی زمین شناسی، دگرسانی و بی هنجاری مغناطیسی کانسار مس پورفیری مسجدداغی (شرق جلفا)
در ناحیه مسجدداغی (شرق جلفا)، کانی سازی های مس پورفیری- طلای اپی ترمالی در پیوند با یک مجموعه آذرین آتشفشانی- نفوذی حدواسط روی داده است. کانسار پورفیری احتمالا از نوع دیوریتی است وکانی سازی با دگرسانی پتاسیک همراه است. این دگرسانی از کانی های فلدسپار پتاسیم ثانویه، کوارتز، بیوتیت ثانویه و مگنتیت همراه با کانی های سولفیدی پیریت، کالکوپیریت و بورنیت تشکیل شده است. با توجه به حضور مگنتیت در ز...
full textانتقال رو به پایین بی هنجاری های گرانی هلمرت برای تعیین دقیق ژئویید در ایران
روش استوکس برای حل مسئله مقدار مرزی نیاز به حذف اثر گرانی توپوگرافی بالای ژئویید دارد. فضای هلمرت یک مدل مناسب برای حل مسئله مقدار مرزی ژئویید است. هدف این تحقیق تعیین دقیق ژئویید به روش استوکس– هلمرت در منطقه ایران با تاکید بر نحوه گسسته سازی انتگرال پواسون است. در این تحقیق از گسسته سازی نقطه-متوسط و متوسط-متوسط برای تعیین بی هنجاری های متوسط در سطح ژئویید استفاده شده است. محاسبات ما نشان می ...
full textتخمین عمق، مکان و هندسه بی هنجاری های مغناطیسی به روش عددموج محلی بهبودیافته
لازمه تحلیل صحیح داده های مغناطیسی، یک تخمین عمق واقعی از منبع بی هنجاری مغناطیسی به منظور تعیین نقاط حفاری و رسیدن به هدف مغناطیسی می باشد. روش عدد موج محلی بهبودیافته بر پایه معادلات سیگنال تحلیلی شکل گرفته است و می تواند مکان افقی و عمق بی هنجاری را بدون نیاز به آگاهی از هندسه و خودپذیری مغناطیسی منبع مشخص کند. پس از مشخص شدن این کمیت ها تقریبی از ضریب ساختار نیز قابل تخمین است. در این تحقیق...
full textبرآورد مرز توده های مغناطیسی با استفاده از گرادیان افقی بی هنجاری شبه گرانی
با استفاده از رابطه پواسون بین پتانسیل گرانی و پتانسیل مغناطیسی می توان بی هنجاری های مغناطیس سنجی و گرانی سنجی را به هم تبدیل کرد. تولید بی هنجاری گرانی از روی بی هنجاری مغناطیسی تبدیل شبه گرانی (pseudogravity transformation) و تولید بی هنجاری مغناطیسی از روی بی هنجاری گرانی تبدیل شبه مغناطیس (pseudomagnetic transformation) نام دارد. تبدیل شبه گرانی یک فیلتر، خطی است که معمولاً در حوزه بسامد رو...
full textMy Resources
Journal title
volume 9 issue 4
pages 45- 53
publication date 1394-10-01
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023